فارسی چهارم ابتدایی
معنی متن ستایش
به مادر گفتم آخر این خدا کیست
به مادر گفتم : بلاخره این خدا چه کسی است ؟
که هم در خانه ما هست و هم نیست
که همه جای خانه هست ولی دیده نمی شود انگار که وجود ندارد
توگفتی مهربان تر از خدا نیست
تو گفتی که از خدا مهربان تر وجود ندارد
دمی از بندگان خود جدا نیست
و لحظه ای از بندگان خود بی خبر و دور نمی شود
چرا هرگز نمی آید به خوابم
(پرسیدم) : چرا هیچ وقت به خوابم نمی آید
چرا هرگز نمی گوید جوابم ؟
چرا هیچ وقت جوابم را نمی دهد و با من صحبت نمی کند
نماز صبحگاهت را شنیدم
صدای تو را هنگام نماز صبح شنیدم که با خدا صحبت می کند
تو را دیدم خدایت را ندیدم
تو را دیدم ولی خدای تو را ندیدم
به من آهسته مادر گفت فرزند
مادر به آرامی به من گفت ای فرزندم
خدا را در دل خود جوی یک چند
خدا را یک بار در دل خود جستجو کن
خدا در رنگ و بوی گل نهان است
خدا در آفریده ها و رنگ و بوی گل پنهان است و با دقت به این آفریده ها باید به یاد خدا باشی
بهار و باغ و گل از او نشان است
که این آفریده هاو باغ و بهار و گل همه نشانه های وجود خداست
خدا در پاکی و نیکی است فرزند
فرزندم خداوند در خوبی ها و نیکی هاست و وجود خداوند پاک است (در روشنی و نیکی و خوبی خداوند را حس می کنیم)
بود در روشنایی ها خداوند
در هرچه نور و خوبی است خدا وجود دارد
پروین دولت آبادی
برچسب ها :
پایه چهارمچهارم دبستانچهارم ابتداییچهارم دبستانستایشفارسی چهارمفارسیمعنی کلماتمعنی متنمعنی شعر