معنی کلمات درس به درس فارسی چهارم ابتدایی
درس پنجم - رهایی از قفس
ثروتمند: دارا، توانگر
شیرین زبان: شیرین گفتار، شیرین بیان، شیرین سخن
غلام: بنده، نوکر
سوغاتی: ره آورد، ارمغان، هدیه
گران بها: نفیس، باارزش، قیمتی
ارمغان: هدیه
خطه: پاره ای از زمین، شهر بزرگ، ناحیه، کشور
مشتاق: آرزومند، مایل، راغب
قضا: تقدیر، سرنوشت
حبس: زندانی کردن، بازداشتن، زندان
هم زبان: هم صحبت، کسانی که با یک زبان حرف می زنند
دلتنگ: پریشان، غمگین
قول داد: وعده داد، مقرر گردید
پیغام: خبر، پیام، مژده
بازگو کند: بیان کند
صحنه: منظره ای واقعی یا خیالی که رویدادی را نشان می دهد.
شگفت زده: متعجب
دلش برای آن سوخت: کنایه از ناراحت شد
گفت خام: سخن ناپخته. بی تجربه
تجارت: بازرگانی کردن، داد و ستد
شادکام: خوشحال، کامروا، کامران
کنیزک: دخترک یا زنی که برده باشد
نشان: سهم، نصیب
کو: کجاست
خواجه: سرور، بزرگ، پول دار
همتا: نظیر، مانند، معادل، مساوی
زهره: کیسه ی صفرا
زهره اش برید: بسیار ترسید
دلداری دهد: تسلی دهد، غم خواری کند
از دست رفته است: کنایه از مرده است
زاری: گریه ی سوزناک
برچسب ها :
پایه چهارمچهارم دبستانچهارم ابتداییرهایی از قفسمعنی لغاتمعنی لغات سختلغات درس به درسفارسی چهارمفارسیمعنی کلمات