درس 5
معنی و مفهوم شعر « چنار و کدوبُن »
پرسید از آن چنار که «تو، چند سالهای؟» *** گفتا: «دویست باشد و اکنون زیادتی است»
بوته ی کدو از درخت چنار پرسید که تو چند ساله هستی؟ چنار پاسخ داد دویست سال دارم و اکنون این، عمر زیادی است.
خندید ازو کدو، که « من از تو، به بیست روز *** برتر شدم، بگو تو که این کاهلی ز چیست؟ »
بوته ی کدو به او خندید و گفت که «من با گذشت بیست روز از جوانه زدن و رشد از تو برتر و بلندتر شدم جواب بده که علت این تنبلی چیست؟»
او را چنار گفت: که «امروز، ای کدو *** با تو مرا هنوز، نه هنگام داوری است
چنار به او گفت که «ای کدو اکنون، هنوز زمان داوری میان من و تو نیست»
فردا که بر من و تو، وزَد باد مهرگان *** آنگه شود پدید، که نامرد و مَرد کیست»
فردا که باد پاییزی بر من و تو بوزد، در آن هنگام آشکار می شود که مرد و نامرد چه کسی است؟ (چه کسی برتر است؟)
برچسب ها :
پایه پنجمپنجم دبستانپنجم ابتداییچنار و کدوبُنپنجم دبستانفارسی پنجمفارسیمعنی کلماتکلمات مهملغات مهممعنی شعرکلماتلغاتواژه ها