معنی و مفهوم شعر فارسی پنجم
درس 2 - فضل خدا
فضلِ خدای را، که تواند شمار کرد؟ *** یا کیست آن که شکر یکی از هزار کرد؟
چه کسی می تواند لطف و بخشش خدا را بشمارد یا چه کسی است که شکر یکی از هزاران نعمت خدا را به جای آورد. (هیچ کس قادر به شمارش فضل و نعمت خدا نیست.)
بحر آفرید و برّ و درختان و آدمی *** خورشید و ماه و انجم و لیل و نهار کرد
خداوند، دریا، خشکی، درختان، انسان، خورشید، ماه، ستارگان، شب و روز را آفرید.
اجزای خاک مُرده، به تأثیر آفتاب *** بُستانِ میوه و چمن و لاله زار کرد
خداوند اجزای خاک بی جان را به کمک و تأثیر نور آفتاب به باغ میوه و چمن زار و لاله زار تبدیل نمود.
ابر، آب داد بیخ درختانِ مُرده را *** شاخ برهنه، پیرهن نوبهار کرد
ابر به خواست خدا ریشه ی درختان خشک و بیجان را آب داد و بهار و سبزه را در شاخه ی خشک و خالی درختان قرار داد. (بهار آمد.)
توحید گوی او، نه بنی آدم اند و بَس *** هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد
ستایش کننده ی خدا فقط انسانها نیستند بلکه هر پرنده (آفریدهای) که روی شاخه های بزرگ زمزمه می کند، ستایش کننده ی خدا است.
برچسب ها :
پایه پنجمپنجم دبستانپنجم ابتداییفضل خداپنجم دبستانفارسی پنجمفارسیمعنی کلماتکلمات مهملغات مهممعنی شعرکلماتلغاتواژه ها