واژگان کاربردی سلامتی و آسیب دیدگی
She burned her hand
او دستش را سوزاند
.He broke his leg
پای او شکست
He hit his head on the door.
او سرش به در خورد
It is bleeding.
دارد خون می آید
It hurts a lot.
خیلی درد می کند
She cut her finger.
او انگشتش را برید
Please stick (put) a plaster on the wound.
لطفا یک چسب روی زخم بچسبان(بگذار)
I hurt my knee.
زانویم صدمه دید
She takes care of her mother.
او از مادرش مراقبت می کند
He has some bruises.
او قدری کبود شدگی دارد
برچسب ها :
پایه نهمنهمگام به گام زبان نهمآموزش زبان انگلیسیانگلیسی نهمسلامتی و آسیب دیدگی هاHealth and Injuriesسلامتیآسیب دیدگیHealthInjuriesواژگان