درس دوم
1- Corpse 2- Conceal 3- Dismal 4- Frigid 5- Inhabit 6- Numb 7- Peril 8- Recline 9- Shriek 10- Sinister 11- Tempt 12- Wager Corpse a dead body, usually of a person جسد ، معمولاً مربوط به شخص a. When given all the data on the corpse, Columbo was able to solve the murder. b. The corpse was laid to rest in the vacant coffin. c. An oath of revenge was sworn over the corpse by his relatives.
a- زماني که تمامي حقايق درباره جسد مشخص شد، کلومبو توانست جنايت را کشف کند
b- جنازه در تابوت خالي آرميده است
c- خويشاوندان بالاي سر مرده سوگند ياد کردند، انتقام او را بگيرند
Conceal hide پنهان کردن a. Tris could not conceal his love for Gloria. b. Count Dracula concealed the corpse in his castle. c. The money was so cleverly concealed that we were forced to abandon our search for it.
a- تريس نمي توانست عشق خود به گلوريا را پنهان کند
b- کنت دراکولا جنازه را در قلعه خود پنهان کرد
c- پولها آنقدر ماهرانه پنهان شده بود که مجبور شديم از جستجو دست بکشيم
Dismal dark and depressing تاريک و دلگير a. When the weather is so dismal, I sometimes stay in bed all day. b. I am unaccustomed to this dismal climate. c. As the dismal reports of the election came in, the senator’s friends tactfully made no mention of them.
a- زماني که هوا گرفته است تمام روز را در رختخواب مي مانم
b- به اين هواي گرفته عادت ندارم
c- هنگاميکه گزارش مايوس کننده انتخابات رسيد، دوستان سناتور از روي تدبير اشاره اي به آن نکردند
Frigid very cold خيلي سرد a. It was a great hardship for the men to live through the frigid winter at Valley Forge. b. The jealous bachelor was treated in a frigid manner by his girlfriend c. Inside the butcher’s freezer the temperature was frigid.
a- براي انسان بسيار سخت است که تمام طول زمستان خيلي سرد را در درخ فورج سپري کند
b- دوست مرد مجرد حسود با او به سردي برخورد کرد
c- دماي داخل فريزر قصابي بسيار سرد بود
Inhabit live in اقامت داشتن در a. Eskimos inhabit the frigid part of Alaska. b. Because Sidney qualified, he was allowed to inhabit the vacant apartment. c. Many crimes are committed each year against those who inhabit the slum area of our city.
a- اسکيمو ها در منطقه قطبي آلاسکا زندگي مي کنند
b- چون سيدني واجد شرايط بوداجازه يافت تا در آپارتمان خالي اقامت کند
c- هر ساله بيشتر جنايات بر عليه کساني است که در مناطق زاغه نشين شهرمان سکونت دارند
Numb without the power of feeling; deadened بدون قدرت احساس ، کرخت a. My fingers quickly became numb in the frigid room. b. A numb feeling came over Mr. Massey as he read the telegram. c. When the nurse stuck a pin in my numb leg, I felt nothing.
a- انگشتانم در اتاق خيلي سرد به سرعت بي حس شدند
b- در حالي که آقاي ماسي تلگراف را مي خواند، بي حس شد
c- زماني که پرستار سنجاقي را در پاي بي حس من فرو کرد، چيزي احساس نکردم
Peril danger خطر a. The hunter was abandoned by the natives when he described the peril which lay ahead of them. b. There is great peril in trying to climb the mountain. c. Our library is filled with stories of perilous adventures.
a- زماني که شکارچي توضيح داد چه خطري پيش روي بومي هاست، او را ترک کردند
b- تلاش براي بالا رفتن از کوه خطرات زيادي به همراه دارد
c- کتابخانه ما پر از داستانهايي درباره ماجراجويي هاي خطرناک است
Recline lie down; stretch out; lean back خوابيدن ، دراز کشيدن ، لم دادن a. Richard likes to recline in front of the television set. b. After reclining on her right arm for an hour, Maxine found that it had become numb. c. My dog’s greatest pleasure is to recline by the warm fireplace.
a- ريچارد دوست دارد جلوي تلويزيون دراز بکشد
b- بعد از اينکه ماکسيم يک ساعت روي بازوي راستش لم داد، متوجه شد بازويش به خواب رفته است
c- بزرگترين دلخوشي سگم، دراز کشيدن جلوي شومينه گرم است
Shriek scream جيغ زدن ، جيغ a. The maid shrieked when she discovered the corpse. b. With a loud shriek, Ronald fled from the room. c. Facing the peril of the waterfall, the boatman let out a terrible shriek.
a- وقتي دوشيزه جنازه را پيدا کرد، جيغ کشيد
b- رونالدو فرياد بلندي کشيد و از اتاق گريخت
c- وقتي قايقران آبشار را ديد احساس خطر کرد و فرياد وحشتناکي کشيد
Sinister evil; wicked; dishonest; frightening پليد ، پست ، متقلب ، وحشتناک a. The sinister plot to cheat the widow was uncovered by the police. b. When the bank guard spied the sinister-looking customer, he drew his gun. c. I was frightened by the sinister shadow at the bottom of the stairs.
a- پليس نتوانست دسيسه شيطاني براي فريب زن بيوه را فاش کند
b- زمانيکه نگهبان بانک متوجه شد مشتري شرور است، اسلحه اش را کشيد
c- سايه وحشتناک انتهاي راه پله، مرا ترساند
Tempt try to get someone to do something; test; invite تلاش به وادار کردن کسي به انجام کاري ، امتحان کردن ، دعوت کردن ، وسوسه کردن a. A banana split can tempt me to break my diet. b. The sight of beautiful Louise tempted the bachelor to change his mind about marriage. c. Your offer of a job tempts me greatly.
a- دسر موز مي تواند مرا وسوسه کند، تا رژيم غذايي ام را بشکنم
b- با ديدن لويس زيبا مرد مجرد وسوسه شد تا ديدگاهش را نسبت به ازدواج تغيير دهد
c- پيشنهاد کاري تو مرا به شدت وسوسه کرد
Wager bet شرط a. I lost a small wager on the Superbowl. b. After winning the wager, Tex treated everyone to free drinks. c. It is legal to make a wager in the state of Nevada.
a- من شرط کوچکي را در سوپر باولينگ باختم
b- بعد از اينکه تکس شرط بندي را برد همه را به نوشيدني مجاني مهمان کرد
c- شرط بندي در ايالت نوادا قانوني است
برچسب ها :
CorpseConcealDismalFrigidInhabitNumbPerilReclineShriekSinisterTemptWagerآموزش کتاب 504 واژه