مرجع محتوای آموزشی دانش آموزان



درس هفتم


1- Postpone 2- Consent 3- Massive 4- Capsule 5- Preserve 6- Denounce 7- Unique 8- Torrent 9- Resent 10- Molest 11- Gloomy 12- Unforeseen

Postpone
put off to a later time; delay
به زمان ديگري موکول کردن ، به تاخير انداختن ، به تعويق انداختن

a. The young couple wanted to postpone their wedding until they were sure they could handle the burdens of marriage.
b. I neglected to postpone the party because I thought everyone would be able to come.
c. The supermarket’s owner planned to postpone the grand opening until Saturday.

a- زوج جوان خواستند ازدواجشان را تا وقتي مطمئن شوند که مي توانند بار ازدواج را به دوش بکشند به تاخير اندازند
b- من فراموش کردم مهماني را به وقت ديگر موکول کنم، زيرا فکر کردم همه مي توانند بيايند
c- صاحب سوپر مارکت تصميم گرفت مراسم افتتاحيه را به شنبه موکول کند


Consent
agree; give permission or approval
موافقت کردن ، اجازه يا رضايت دادن

a. My teacher consented to let our class leave early.
b. David would not consent to our plan.
c. The majority of our club members consented to raise the dues.

a- معلم موافقت کرد، دانش آموزان کلاس را زودتر ترک کنند
b- ديويد با طرح ما موافقت نمي کرد
c- اکثريت اعضا باشگاه با افزايش حق عضويت موافقت کردند


Massive
big and heavy; large and solid; bulky
بزگ ، سنگين ، درشت و تو پر، حجيم

a. The boss asked some employees to lift the massive box.
b. From lifting weights, Willie had developed massive arm muscles.
c. The main building on the campus was so massive that the new students had trouble finding their way around at first.

a- رئيس از چند کارمند خواست جعبه سنگين را بلند کنند
b- ويلي با بلند کردن وزنه، ماهيچه هاي بازويش را حجيم ساخته است
c- ساختمان اصلي دانشگاه آنقدر بزرگ بود که ابتدا دانشجويان جديدالورود در ابتدا براي پيدا کردن راهشان به مشکل برخوردند


Capsule
a small case or covering
جعبه يا روکش کوچک

a. The small capsule contained notes the spy had written after the meeting.
b. A new, untested medicine was detected in the capsule by the police scientists.
c. He explored the space capsule for special equipment.

a- جعبه کوچک حاوي يادداشت هايي بود که جاسوس بعد از جلسه نوشته بود
b- داروي جديد آزمايش نشده اي توسط دانشمندان پليس در جعبه کشف شد
c- او جعبه فضايي را جهت تجهيزات خاص مورد بررسي قرار داد


Preserve
keep from harm or change; keep safe; protect
از تغيير يا آسيب دور نگه داشتن ، سالم نگه داشتن ، محافظت کردن

a. The lawyers wanted to preserve the newest reforms in the law.
b. Farmers feel that their rural homes should be preserved.
c. Records of Hank Aaron’s home runs will undoubtedly be preserved in the Baseball Hall of Fame.

a- وکلا مي خواستند از تغيير در اصلاحات جديد قانون جلوگيري کنند
b- کشاورزان احساس مي کردند که بايد از خانه هاي روستايشان محافظت شود
c- رکورد بازکنان محوطه زمين در بازي بيس بال، بدون شک در تالار شهرت ضبط مي شوند


Denounce
condemn in public; express strong disapproval of
آشکارا محکوم کردن ، ابراز نارضايتي شديد کردن از

a. The father denounced his son for lying to the district attorney.
b. Some people denounce the government for probing into their private lives.
c. Ralph Nader, the consumer advocate, denounced the defective products being sold.

a- پدر، پسرش را به خاطر دروغ گفتن به بازپرس بخش سرزنش کرد
b- بعضي از مردم دولت را بخاطر جستجو در زندگي شخصي خود، محکوم مي کنند
c- حامي حقوق مصرف کنندگان، از فروش محصولات معيوب، ابراز نارضايتي شديد نمود


Unique
having no like or equal; being the only one of its kind
برابر يا شبيه ندارد ، در نوع خود تک است ، منحصر به فرد ، بي همتا

a. Going to Africa was a unique experience for us.
b. The inventor developed a unique method of making ice cream.
c. Albie has a unique collection of Israeli stamps.

a- سفر به آفريقا براي ما تجربه اي بي نظير بود
b- مخترع روش منحصر به فردي براي ساخت بستني ابداع کرد
c- آلبي مجموعه بي نظيري از تمبرهاي اسرائيلي دارد


Torrent
any violent, rushing stream; flood
هر جريان خروشان و خشن

a. A massive rain was coming down in torrents.
b. In the debate, a torrent of questions was asked.
c. After trying to defraud the public, Lefty was faced with a torrent of charges.

a- باران سنگيني به صورت سيلاب در حال باريدن بود
b- در بحث، سيلي از سوالات پرسيده شد
c- لفتي پس از تلاش براي کلاهبرداري عموم، با سيلي از اتهامات مواجه شد


Resent
feel injured and angered at (something)
از چيزي احساس آزردگي خاطر يا عصبانيت کردن

a. Bertha resented the way her boyfriend treated her.
b. The earthquake victim resented the poor emergency care.
c. Columbus resented the fact that his crew wanted to turn back.

a- برتا” از رفتار دوست پسرش رنجيده شد
b- قربانيان زلزله از مراقبت هاي ضعيف اضطراري آزرده شدند
c- کلمبو از اين حقيقت که سرنشينان کشتي اش مي خواستند برگردند، آزرده شد


Molest
interfere with and trouble; disturb
مزاحم شدن و اذيت کردن ، آزار دادن

a. My neighbor was molested when walking home from the subway.
b. The gang did a thorough job of molesting the people in the park.
c. Lifeguards warned the man not to molest any of the swimmers.

a- همسايه من وقتي از مترو به خانه بر مي گشت، مورد اذيت قرار گرفت
b- ارازل و اوباش، مردم را در پارک به تمام معني اذيت کردند
c- نجات غريق ها به آن مرد هشدار دادند که براي هيچ يک از شناگران مزاحمت ايجاد نکند


Gloomy
dark; dim; in low spirits
تاريک ، کم نور ، با روحيه ي پايين

a. My cousin was gloomy because his best friend had moved away.
b. The reason Doris wasn’t popular was that she always had a gloomy appearance.
c. Jones Beach is not so beautiful on a gloomy day.

a- پسر عموي من دلگير بود از اينکه بهترين دوستش رفته است
b- دليل عدم محبوبيت دوريس اين بود که او هميشه ظاهر افسرده اي داشت
c- ساحل جونز در روزهاي ابري و کم نور به اين قشنگي نيست


Unforeseen
not known beforehand; unexpected
از قبل نامعلوم ، غير منتظره ، پيش بيني نشده

a. We had some unforeseen problems with the new engine.
b. The probe into the Congressman’s finances turned up some unforeseen difficulties.
c. The divers faced unforeseen trouble in their search for the wreck.

a- مشکلات پيش بيني نشده اي با دستگاه جديد داشتيم
b- جستجو در امور مالي عضو کنگره، مشکلات پيش بيني نشده اي به همراه داشت
c- غواصان در جستجو براي يافتن لاشه، با مشکلات غير منتظره اي روبرو شدند


  • رمز فایل: novinmad.ir

    برچسب ها : PostponeConsentMassiveCapsulePreserveDenounceUniqueTorrentResentMolestGloomyUnforeseenآموزش کتاب 504 واژه
    تازه های آموزشی
    ببینید » فارسی و نگارش چهارم ابتدایی - درس دوم فارسی نگارش پاسخ تمرین صفحه ی ۱۴ و ۱۵ و ۱۶
    ببینید » فیلم درس دوم فارسی چهارم دبستان درس کوچ پرستوها - حکایت قوی ترین حیوان جنگل
    ببینید » فیلم درس دوم فارسی چهارم دبستان درس کوچ پرستوها - پاسخ سوالات درک و دریافت در قسمت بخوان و بیندیش
    ببینید » فیلم درس دوم فارسی چهارم دبستان درس کوچ پرستوها - بخوان و بیندیش (در جستجو)
    ببینید » فیلم درس دوم فارسی چهارم دبستان درس کوچ پرستوها - گوش کن و بگو
    ببینید » فیلم درس دوم فارسی چهارم دبستان درس کوچ پرستوها - درک مطلب
    ببینید » فیلم درس دوم فارسی چهارم دبستان - روخوانی درس کوچ پرستوها
    ببینید » درس اول آفریدگار زیبایی چهارم ابتدایی - بخش دوم
    ببینید » درس اول آفریدگار زیبایی چهارم ابتدایی - بخش اول
    کتاب كار و تمرين ریاضی سوم ابتدایی - جامع و کامل و قابل چاپ
    خلاصه و چکیده ریاضی پایه سوم ابتدایی
    جدول ضرب آسان پایه سوم دبستان
    آزمون مداد كاغذی و مرور و تمرین علوم تجربی پایه سوم دبستان
    پیک تابستانه نمونه تکالیف فارسی پایه سوم ابتدایی
    دانلود مرور فارسی دوم به سوم پایه سوم دبستان - مناسب هفته اول مهر

    کلیه حقوق این سایت برای نوین مدرسه محفوظ می باشد.
    novinmad.ir